۱۴۰۳ فروردین ۱۳, دوشنبه

سیزده بدر های ایران و مشق های نانوشته ما

سیزده بدر های ایران هر چقدر با خوشی دیدارهای فامیلی و رفتن به دشت و صحرا گره خورده اما برای دانش آموزان آن زمان مشق های ننوشته را به یاد می آورد. معلمها انقدر تکلیف برای سیزده روز تعطیلی میدادند که نوروز از دماغمان بیرون می آمد. تمام مدت ترس و لرز ننوشتن مشق ها همراهمان بود. معمولا آخرین روز من و بچه های خانواده روی دفتر مشق دراز میکشیدم و تند تند می نوشتیم. رج می زدیم ولی مگر تموم می شد لامصب. انگار این معلمها ارث باباشون رو از ما می خواستند. حالا من سعی می کردم کم کم انجام بدم اما مگه دید و بازدیدهای عید می گذاشت. اون روزها مثل امروز نبود. هر روز دید و بازدید داشتیم. ما بچه ها هم که کیفور می شدیم با بچه های فامیل و مشقها یادمون می رفت. تمام عشق عید رو این مشقها می گرفت. حالا من سعی می کردم کم کم از اولین روزهای تعطیلات انجام بدهم اما مگه دید و بازدیدهای عید می گذاشت. اون روزها مثل امروز نبود. هر روز دید و بازدید داشتیم و خونه پر از مهمون می شد. ما بچه ها هم که کیفور می شدیم با بچه های فامیل و مشقها یادمون می رفت. تمام عشق عید رو این مشقها می گرفت. البته این سیستم آموزشی فقط منحصر به ایران نبود در کشورهای دیگر هم در آنزمان به همین شکل بود. سالها گذشت تا در اروپا این سیستم تغییر کند.الان وقتی در فرانسه می بینم که بچه ها چقدر تعطیلات دارند بدون هیچ مشقی، دلم برای خودمون می سوزه. در فرانسه هر چند ماه یکبار یک تعطیلات هست. تعطیلات زمستانی. بهاری. پاک .نوئل و ...
اما ما عوضش سه ماه تعطیلات تابستونی داشتیم که اینا ندارند. چه کیفی داشت سه ماه بدون مدرسه و بدون هیچ مشق و تکلیفی. این به اون در !

عاطفه اقبال - 1 آوریل 2024


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر