۱۳۹۹ فروردین ۱, جمعه

سالی که گذشت

سالی که گذشت، گذشت، اما چه دشوار گذشت. سالی که گذشت، سالی سخت بود اما سال آگاهی و معرفت نیز بود. سال برخاستن و سکوت نکردن هم بود. سال نترسیدن و سالی که ابهت رژیم و هراسی که در دل مردم آفریده بود، فرو ریخت. سال فرو ریختن خرافات و آویزان شدن به قبله گاه ها و ضریح های طلایی. سالی دشوار که باز شدن چشمها را به همراه داشت. آگاهی که سرمنشا آن رنجی بود که بر جان تک تک ما نشست.

آبان ماه و دی ماه و سقوط عمدی هواپیما و بی کفایتی در برخورد با ویروس مرگبار کرونا دریچه ای دیگر در نشان دادن ابعاد جنایت این حکومت، در مقابل چشم مردم گشود. اینکه دیگر به تمامیت این حکومت که کارنامه اش چهل سال جنایت است، نمی توان چشم امید داشت. سالی که مردم به این باور رسیدند " دیگه تمومه ماجرا". سال جدید گرچه در ادامه این رنج و درد است، اما قلبم به تغییراتی که بعد از این نبرد سهمگین با شرایط تحمیل شده، بوجود خواهد آمد، روشن است. روزگار بعد از کرونا در همه جهان، روزگار قبل از کرونا نخواهد بود. امروز اگرچه اعتراضات به وضع موجود بنا به ضرورت مبارزه با بیماری در همه جا فروکش کرده است. اما بعد از کرونا دیگر ادامه وضعیت قبلی در جهان امکان پذیر نیست. اینکه یک درصدی ها بر 99 درصد مردم حکومت کنند. تغییر باید در راه باشد. این تغییر را تک تک ما به جهان اطرافمان تحمیل خواهیم کرد. بهار طبیعت آمده است. هیچ کس نمیتواند جلودارش باشد. از پنجره به بیرون می نگرم. آفتاب می تابد. روشن و گرم. پرنده ها در خلوتی که به خیابان تحمیل شده، می خوانند. آوازشان نوید بهار است. باشد تا آن بهار اجتماعی نیز فرا برسد. باشد که باز پرندگان بخوانند و طبیعت سبز بشکفد و آفتاب بر ما گرمی بخشد. برای تک تکتان آرزوی گذر سلامت از این روزها را دارم. امیدوارم که نور و گرمای خورشید بر روزهایتان و برقلب هایتان بتابد.

عاطفه اقبال - اول بهار سال ۱۳۹۹

- عکس: قسمتی از تابلوی نیمه تمام بزرگی که اینروزها در حال ترسیم آن هستم.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر