۱۳۹۸ مهر ۲۸, یکشنبه

اجرای نمایشنامه طنز رفسنجانی در زندان اوین!


اسفند سال ۵۹ در بند عمومی ۲۴۰ زندان اوین بودم. فکر میکنم حدود سی تا سی پنج نفر از مجاهدین، آنزمان در این بند بودند. یک اطاق هم به بچه های فرقان و تعدادی از کُردها از جمله عاطفه قاسملو، همچنین به وابستگان سلطنت تعلق داشت. از کارهایی که بعد از ورود به اوین انجام دادم، نوشتن یک نمایشنامه کمدی برای بالا بردن روحیه در زندان بود که آنرا در اطاق عمومی اجرا کردیم. نمایشنامه طنز مربوط به مجلس جمهوری اسلامی بود. با کلی دنگ و فنگ عبا و عمامه درست کردیم و از موهای بلند، کمی ریش و سبیل برای خودمان گذاشتیم. نقش رفسنجانی رئیس آنزمان مجلس را من بعهده گرفتم. قیافه من در نقش رفسنجانی با ان اندک ریش بزی و سبیل کم پشت و ابزاری که بجای چکش در دست داشتم و برای رسمی کردن مجلس روی میز می کوبیدم، دیدنی بود. حیف که دوربین نداشتیم آن قیافه ها و لحظات را ثبت کنیم. وگرنه الان برایتان یک عکس از خودم در لباس رفسنجانی میگذاشتم، چیزی شبیه همین کاریکاتوری که گذاشته ام 😀. یکی از بچه ها که تمام مدت زندان را با هم گذراندیم، شد نایب رئیس مجلس با آن موهای فرفری کوتاه و عبای بلند بقدری خنده دار شده بود که من نمی توانستم خنده خودم را کنترل کنم. تعدادی هم نقش نمایندگان را بعهده گرفتند. الان متن نمایشنامه دقیقا یادم نیست اما همه اجراها ریتم دار بود و با آن ضرب می گرفتیم. همه گفتمان ها را نیز از روزنامه های آنزمان درآورده و به طنز تبدیل کرده بودم. بچه ها بنوبت در راهرو کشیک می دادند که نگهبانان بند از راه نرسند. بساطی بود. اما مگر میشد صدای بلند قهقهه ها را کنترل کرد. آنشب بقدری همه خندیدند که نگهبانان متوجه شدند خبری در داخل بند در جریان است. تا بیایند نفهمیدیم چطور عبا و عمامه ها و ریش و پشم را جمع و جور کردیم. اما آن نمایشنامه یکی از خاطرات خوب دور هم بودن گرم و صمیمی را برایمان رقم زد. بعدها نمایشنامه های کوتاه زیادی در سلولها اجرا کردیم، اما در شرایط سخت بعد از سی خرداد دیگر نمیشد گریم کرد. نفس این نمایشنامه ها بیشتر بالا بردن روحیه زندان در آن شرایط شکنجه و اعدام بود که یکی از موفق ترین کارها محسوب میشد. در مورد چگونگی آنها بصورت جداگانه خواهم نوشت.
زمانی نگذشت که با حمله به بند و ضرب و شتم بچه ها و محبوس کردن ما در یک از اطاق های بند ما را بقول خود تنبیه کردند. اما خاطره آن روز را با همه بچه های دوست داشتنی زندان که تعدادی از آنها بعدها به خاک افتادند، در یادهایمان جاودان شد.
عاطفه اقبال - ۱۹ اکتبر ۲۰۱۹


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر