اینجا یکی از خلوتکده های من است. بالای یک بلندی پوشیده از درختان و پنهان از دیدها. هرگاه که بخواهم بخودم پناه ببرم. به یکی از این خلوتکده ها میروم. به درختی تکیه میزنم. به منظره روبرویم که درختان قدیمی در آن به آسمان سر می سایند، خیره میشوم و سکوت را به ریه هایم فرو می برم. به این سکوت گاه به گاه در این هیاهوی بی وقفه نیاز دارم. هر جا که بلندی بیابم مثل بزکوهی بالا میروم و از آن پناهگاه برای خودم می سازم. امروز نیز برای ساعتی بزکوهی شدم تا خودم را باز یابم.
- حالا البته دود کردن سیگار را نگفتم تا برای کودک درون دوستان بدآموزی نشود.
عاطفه اقبال - 28 آوریل 2019
عکس سمت راست : خلوتکده
عکس سمت چپ : منظره روبروی خلوتکده
۱۳۹۸ اردیبهشت ۸, یکشنبه
خلوتکده
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر