۱۳۹۹ خرداد ۱۳, سه‌شنبه

رنگ زدن اطاق و شارلاتانیسم شرکت

سال گذشته در پی کار ساختمانی در خانه من، بر اثر اشتباه یک سوراخ بزرگ در اطاق خوابم ایجاد شد. و یک ماجرای یکساله را برای من رقم زد.
یکی از خصوصیات من این است که سریع وارد کاری نمیشوم. به طرف مقابلم زمان میدهم تا مسئله را حل کند. ولی وقتی وارد کاری شدم دیگر تا به انتهای آن میروم و اگر آن خدای فرضی هم از آسمان پایین بیاید، نمی تواند جلودارم شود. عادت ندارم ایل و تبار به میدان بیاورم و کُرکُری بخوانم. میگذارم تا جوجه ها آخر پاییز شمرده شوند.
در رابطه با مسئله دیوار در وحله ی اول با رابط شرکت تماس گرفتم. او گفت ما فقط همین دیوار سوراخ شده را گچ میگیریم و آنرا سفید رنگ میکنیم. من موافق نبودم برای اینکه دیوارها دو رنگه میشد و میخواستم تمام اطاق را رنگ کنند. خلاصه بعد کلی تلفن و پیام، قرار شد انجام دهند. اما با امروز و فردا کردن، کار را به جایی کشاندند تا کار ساختمان تمام شد و بساط را یواشکی جمع کرده و رفتند. به مسئول ساختمان مراجعه کردم، گفت: به ما هم تا بحال جواب نداده اند. به بیمه رفتم، گفت: کار ما نیست! این شرکت یکی از بزرگترین شرکت های ساختمانی فرانسه است و همه میگفتند که اینها کلی وکیل دارند و نم پس نمیدهند. باهاشون درگیر نشو، خودت رنگ کن، تمام بشه! اما من پرنسیب هایی دارم که پا گذاشتن روی آنها کار من نیست. کسی نباید جرات کند روی حق و حقوق من پا بگذارد. برای همین چند نامه به مسئول بالای موسسه ساختمانی نوشتم، دیدم نه! اینها پررو تر از این هستند و میخواهند مسئله مشمول گذشت زمان شود. اما هنوز نمیدانستند با چه کسی طرفند.🙂
نهایتا ژانویه امسال یک نقاش را صدا زدم تا هزینه نقاشی را صورتحساب کند. یک صورتحساب هزار و هفتصد یوریی تنظیم شد و من آنرا با پست سفارشی برای بالاترین رئیس شرکت مرکزی فرستادم. اولی رو فرستادم جواب نیامد. دومی نامه را با یک مهلت شکایت فرستادم. دو روز از ارسال نامه من نگذشته بود که یکی از مسئولان بالای شرکت تماس گرفت و گفت، ببخشید، اشتباه شده😄 و این بر و بچه ها کارشون رو خوب انجام ندادن و من همین فردا میام تا کار را درست کنم. خلاصه این آقا روز بعد با یک نقاش حرفه ای همراه بروشور رنگ، آمد که خودتان هر رنگی میخواهید انتخاب کنید. گفتم: سقف را هم باید رنگ کنید. گفت: سقف رو ما خراب نکردیم.🤓 جواب دادم، بعد از یکسال دیگه برای یک سقف چونه نزنید. او خنده اش به آسمون رفت و گفت، شما هرگز پیگیری تان را ول نمی کنید؟ من خیلی کم برخورده ام به کسانی که انقدر پیگیر باشند، اکثرا بعد از چند ماه ول میکنند. گفتم، نخیر چرا باید ول کنم؟ طرف وقتی میرفت برگشت و دستش را به حالت احترام روی سینه گذاشت و گفت: شاپو - به معنی برداشتن کلاه -
نقاشی یک هفته طول کشید و پسر جوان نقاش کارش رو عالی انجام داد و اطاق از اولش هم بهتر شد. دیوار انتهایی را طوسی پررنگ و بقیه دیوارها را طوسی کمرنگ کردم. با اینکه خرج کار کاملا بر عهده شرکت بود و من نباید چیزی می پرداختم با توجه به اینکه می دانستم نقاش یک کارگر ساده شرکت است، او را دست خالی نگذاشتم و او خیلی خوشحال از خانه ام رفت. درست روز قبل از قرنطینه کار نقاشی اطاق من هم تموم شد.
دست آخر اینکه، من آدم مهربان. خوش اخلاق و صبوری هستم. 🤨 حالا حالاها هم با کسی درنمی افتم.اما وای بحال کسی که بخواد در مقابل من شارلاتان بازی دربیاره. در برابر شارلاتانیسم از طرف هر کس که باشد با تمام قوا همیشه ایستاده ام.
- البته عکس سمت راستی، اطاق من است. 😀 اشتباه نکنید.
عاطفه اقبال - 2 ژوئن 2020

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر