۱۴۰۳ فروردین ۲۳, پنجشنبه

هدیه های نوروزی

این دسته گلی است که خواهرزاده ام در بازدید سال نو برایم هدیه آورده. اولین گلی است که بعد از سالها دریافت میکنم. بخاطر اینکه به آشنایان سفارش کرده ام، برای من گل نیاورند. دوست ندارم گلی از شاخه کنده و بیهوده در خانه من پژمرده شود. از طرفی دسته گل های کنونی مثل قدیم نیست. آنقدر به آنها برای اینکه بیشتر بمانند مواد شیمایی می زنند که بویشان برایم قابل تحمل نیست و موجب حساسیت می شود. به همه گفته ام که کادوها و سوغاتی هایی از روغن ها، نمک ها یا دانه ها و تیزان های مختلف که قابل مصرف باشد برایم بیاورند. از کادوهایی که صرفا به درد دکور و ماندن گوشه خانه باشد، زیاد استقبال نمیکنم. البته شیرینی جات هم ممنوع است.
اما این خواهر زاده ما که بزرگترین هم هست، گاهی به حرفم گوش نمی دهد. علاوه بر روغن های مختلف گردو و زیتون و سزم یک دسته گل هم چاشنی آنها کرده بود. آن یکی خواهر زاده جان هم دانه ای برایم آورد که تا بحال ندیده و ترجمه فارسی آنرا هم پیدا نکردم. اگر شما می شناسید معرفیش کنید لطفا. گوگلی کردم دیدم کلی فایده دارد: Pignons de cédre
برادرزاده جان ها نیز با شکلات سیاه و دعوت به یک پرواز مجازی که البته هنوز انجام نشده- Simulateur de vol - به دیدارم آمدند.
جایتان خالی از بزرگترها عیدی هم گرفتم. خلاصه مرا بقول فرانسوی ها کمی شوشوته کردند.
اما با همه حساسیت ها، این دسته گل بخصوص اینکه از دست نازنینی گرفتم بقدری برایم خوشایند و زیبا است که روی میز گذاشتم و البته با تک و توکی عطسه از آن لذت می برم. چند روز است وسوسه شده ام که تا پژمرده نشده، آنرا با قلم مو روی تابلو ماندگار کنم.
عاطفه اقبال – 11 آوریل 2024
- شکلات سیاه کوچیک بود تموم شد قبل از اینکه عکسش رو بگیرم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر