این نوشته علی مقصودی مرا بیاد آنروزها برد . زمانی که برای اولین بار قطب زاده در تلویزیون جمهوری اسلامی، سیستم چماق بدستی را ارائه داد و خط همه خفه را وارد کار کرد. و بعد بسیجی ها و چماق بدستان وارد کار شدند. سانسور و اختناق بعد از آن رسمی شد. البته خود قطب زاده هم دست آخر قربانی همین تئوری خود شد و اعدامش کردند. بله، منهم مثل علی سجده کرده و خدا را شکر کردم که اینبار قبل از پیروزی و رفتن به ایران این بحثها در فیس بوک و در صحبت ها گفته میشود.
عاطفه اقبال - 6 می 2011
چماق داری در فیسبوک از علی مقصودی
عجب دنیای غریبی است و چقدر غمناک تاریخ تکرار میشود. اینروزها وقتی تعدادی از کامنت های نفس کش طلب را در فیس بوک می بینم گریه ام میگیرد. کامنت ها و نوشته هایی که هدفشان ایجاد رعب و وحشت در فیس بوک و بستن فضای آزاد میباشد که دیگر هیچ کس جرات نکند عقیده اش را بیان کند. غم دلم را گرفت. یاد شکل گیری چماقداری در اوایل انقلاب افتادم . روزهای اول انقلاب بود که خمینی با شعار آزادی، برابری، نان و آب مجانی برای همه به ایران وارد شد. و مردم با سادگی و صداقت فرش قرمز به پای خمینی و همراهانش پهن کردند. بیاد آنروزها افتادم و خدا را شکر کردم که فیس بوکی وجود دارد تا ماهیت هر کس رو شود. کسانی که تحمل هیچ ذره ای از آزادی را ندارند دست خود را همین امروز تا دیر نشده رو کنند تا مثل خمینی فردا در ایران کشتاری دیگر براه نیندازند. اگر خمینی ذره ای از کارهایی را که میخواست فردای انقلاب بکند در نجف یا پاریس اشاره کرده بود. هرگز وضع ملت ما به اینجا نمیکشید. و مردم در برابر دیکتاتوری و فرد پرستی همان روز اول بپا میخواستند ولی مردم شریف ایران گول گفته های خمینی را خوردند و بعد هم ضربات آنقدر سنگین بود که هیچ کس را توان ایستادن جلوی آن نبود. بله خمینی کار خودش را کرد و میراث خوارانش آنرا ادامه میدهند.
خدا را شکر کردم که این چماقداران امروز در فیس بوک عرض اندام میکنند تا آنها را خوب بشناسیم. چرا که یاد آنروزها افتادم . زمانی که برای اولین بار قطب زاده در تلویزیون جمهوری اسلامی، سیستم چماق بدستی را ارائه داد و خط همه خفه را وارد کار کرد. و بعد بسیجی ها و چماق بدستان وارد کار شدند. سانسور و اختناق بعد از آن رسمی شد. البته خود قطب زاده هم دست آخر قربانی همین تئوری خود شد و اعدامش کردند. بله، سجده کرده و خدا را شکر کردم که اینبار قبل از پیروزی و رفتن به ایران این بحثها در فیس بوک و در صحبت ها گفته میشود. شیوه بسیج و چماقداری را در پیش گرفتن آنهم در فیس بوک حالا تحت هر نام و اسمی که میخواهد باشد. بله کافیست کسی حرفی بزند که به مزاج چند نفر خوش نیاید. فورا زنجیر بسیجی ها ،چماق بدستان، پاسبانان فیس بوک باز میشود و قطب زاده ها و تیمسار سر لشگرهای فردا خط میدهند که بگیرید و فحش بدهید و تهمت وزارت اطلاعاتی بزنید! خائن بگوئید! البته که وقتی بحثی در میگیرد تهمت زدن راحت است و مجانی! خانواده های الدنگ! بنامیدشان. خانواده های جلوی اشرف بنامیدشان! هر طور میتوانید تهدید کنید. تا کسی جرات نکند حرفی بر خلاف عقیده ما بزند! خدا را شکر که در ایران نیستیم. وگرنه فرمان دستگیری و اعدام هم صادر میشد!
بله من سجده کردم و خدا را بخاطر نعمتی که به ما داده، شکر کردم . از بسیجی های تازه بدوران رسیده فیس بوک که شغل شریفشان "پاسبانی در فیس بوک" است تشکر میکنم. بواقع باید دست و پای قطب زاده های این دوران که پشت صحنه خط میدهند را بوسید و شکرگذارشان بود. که حداقل این لطف را در حق مردم ایران کردند تا قبل از سقوط آخوندها این ملت صدها سال بدبختی کشیده طرفهای حساب خود را خوب بشناسند. بله این چماقداران و خط دهندگان پشت صحنه شان مقدسند باید دستشان را بوسید! مقدسند! حتی بیشتر از ژان پل 2 . معجزه ای بالاتر از این در این دوران نمیشد ارائه داد. این معجزه پایه و اساس نجات مردم ایران از دست چماقداران فردا میباشد. خدا را هزاران بار شکر .
علی مقصودری ( آرش پیروز ) 12 اردیبهشت 90 - 4 می 2011
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر