در چند روز گذشته همه خانواده از دور و نزدیک ماجرای هیجان انگیزی را در خانه خواهرم به شکل سریال دنباله دار با شوق و اشتیاق دنبال می کنیم. ماجرا از این قرار است که روز شنبه علی بسرعت به آشپزخانه می رود و به عفت می گوید: بدو بیا ببین در حیاط چه خبره؟ زنبورها حمله کردند. عفت طبق معمول، تلفن بدست از هجوم زنبورها که هنوز علت آنرا نمیداند، فیلم می گیرد. خلاصه بعد از چند ساعتی زنبورها ناپدید می شوند و علی با جستجو آنها را در داخل درختی در حالیکه به هم چسبیده و حالت کندوی بزرگی را تشکیل داده اند، پیدا میکند. بچه ها با شنیدن خبر پانیک کرده و از دور و نزدیک در صدد زنگ زدن به آتش نشانی هستند تا پدر و مادرشان را از شر زنبورها نجات دهند. عفت مانع زنگ زدن بچه های نگرانش به آتش نشانی می شود و می گوید زنبورها به خانه من میهمان آمده اند، بگذاریم ببنیم چه میشود. چند نفری میگویند باید دید زنبور عسل هستند یا نه. برادرم در شهری دیگر در حال وکانس، پرس و جو میکند و میگوید زنبور عسل هستند. الان کندو می خرم می فرستم براشون بذارید تو حیاط. عفت و علی می گویند، نه بابا مگر می خواهیم تولیدات عسل براه بیندازیم.. عفت جستجو را آغاز می کند و به دوستان فرانسوی اش عکس و فیلم می فرستد. من از اینطرف ماجرا را گوگلی می کنم تاببینم چه باید کرد. خلاصه همه در تاب و تلاش هستند تا راهی پیدا کنند که زنبورها بدون آزار رساندن بمانند. عفت امروز بالاخره موفق می شود با رفتن به شهرداری، تلفن چند نفر که در اطراف کندو دارند را پیدا کند و با آنها تماس میگیرد. یکیشان می گوید اگر می خواهید الان ما می آئیم و همه را می بریم. عفت جان می گوید، نخیر لازم نکرده. خودمان از آنها پذیرایی میکنیم. یکی دیگر با گرمی راهنمائی های خوبی می دهد و قرار می گذارد بیاید، آنها را از نزدیک ببیند و از عسل خانه خودش هم تحفه بیاورد.
امروز عفت با شوق این عکس را از اولین کندوی مومیایی ساخته شده توسط زنبورها برایمان فرستاد. و امید اینکه چندی دیگر یک عسل طبیعی و خوشمزه بخوریم را در دلمان زنده کرد.
حالا دیگر عفت و علی در مقابل بچه ها که میگویند آخه ما وقتی خونه تون می آئیم نمی تونیم حیاط بریم، ایستاده اند که نخیر امسال اگر این ها باشند خوب شما حیاط نروید. ما ملکه مادر را که به خانه ما پناه آورده بیرون نمی کنیم. - البته نیم چشمی هم به عسلهای تولیدی ملکه جان دارند- امیدوارم که عسل ها را بجای همه شما ما هم نوش جان کنیم.
ضمنا من هم امروز موفق به زیارت زنبورها و کندویشان شدم و می توانم درستی گزارش را شهادت دهم.
عاطفه اقبال - 9 می 2023
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر