۱۳۹۹ خرداد ۲۹, پنجشنبه

دوره آموزش غواصی من

در سال ۲۰۱۶ به یکدوره یکساله کلاسهای غواصی ثبت نام کردم. برای من این کلاسها بسیار جالب بود. سفر زیر آب دنیایی دیگر است. عشق خاصی به این آموزشها داشتم و برای همین همه مراحل را بخوبی گذر کردم. خاطره ای که امروز می خواهم بنویسم ربطی به دوره ی آموزشی ندارد بلکه بیشتر تلاشی برای تلطیف کردن فضای مجازی است. کلاسهای غواصی ما ساعت ۹ تا ۱۱ شب بود که بخصوص در زمستان سخت مینمود. در شروع کلاسها، بعد از چند آموزش عملی در آب، یک شب به آموزش تئوریک و عملی علامت های گفتگو در زیر آب تعلق داشت. اینکه مثلا وقتی می خواهیم بالا بیاییم باید انگشت را به سمت بالا بگیریم. یا علامت خطر و شرایط اضطراری به چه شکل در زیر آب بیان کنیم. هر بار که این علامات را فرا می گرفتیم، می رفتیم زیر آب آنرا تمرین می کردیم و بعد دوباره بیرون دور هم جمع میشدیم. یکبار وقتی مربی آموزش از جمع پرسید کسی سئوالی ندارد هر کس موردی را که متوجه نشده بود را پرسید. به من که رسید برای اینکه کمی جدیت فضا را بشکنم، پرسیدم: زمانی که زیر آب دستشویی داریم، چه علامتی باید نشان دهیم؟ یکباره شلیک خنده بلند شد. گفتم آخه از این ضروری تر! خلاصه تا آخر کلاسهای آموزشی این سئوال من دست آویز خنده بود. زمانی هم که پایان نامه غواصی را گرفتیم، مربی در جمع گفت : عاطفه بالاخره باید فکری بحال این دستشویی زیر آب بکنیم.

خواستم بگم ما اینجور آدمی هستیم، یکدفعه در یک جمع جدی موش میندازیم.
عاطفه اقبال - 18 ژوئن 2020

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر