۱۳۹۸ اردیبهشت ۱۷, سه‌شنبه

اگر روزی...

 اگر روزی در ده کوره ای، شهرکی، کشورکی، قدرتکی داشته باشم یکی از کارهایم این خواهد بود که هر ساختمان و مجموعه مسکونی را مجهز به استخر، اسپا، سالن ورزشی، کتابخانه و زمین بازی برای بچه ها کنم. هیچ آپارتمانی حتی کوچکترینش نباید بدون تراس باشد. پنجره همه خانه ها باید رو به طبیعت باز شود. البته همه اینها زیرمجموعه آن آرزوی اصلی است که " هیچ انسانی در چنین بهشتکی نباید گرسنه بماند. بی خانه بماند. بی عشق بماند!

مقابل پنجره میروم، خانه ام تراس ندارد! پرده را باز میکنم مقابلم ساختمانی نیمه تمام بالا می رود. مگر این ساختمان چند طبقه خواهد داشت که تمام نمیشود! این ساختمان های بلند خورشید را نیز می دزدند!
چقدر دلم میخواهد جای این دخترک نقاشی بودم!
عاطفه اقبال - 7 می 2019

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر