سرگذشت این زنان بسیار دردناک است. من مدتی بصورت تنبهی از زندان اوین به
زندان قصر تبعید شدم.
با این زنان از نزدیک آشنا و با غمشان همدم شدم. سرگذشت های زیادی از آنها دارم که روزی منتشر خواهم کرد. ولی به جرات می توانم بگویم که زندان قصر تحملش برای من از نظر عاطفی بسیار سنگین بود. با دیدن این زنان و رنج هایشان و اعدام هایشان توسط خلخالی جنایتکار.... برایم بسیار سخت بود. اینها آنهایی بودند که من به دفاعشان برخاسته بودم و زندان را در همین مسیر پذیرا شده بودم. برایم سخت بود چون میدانستم خودشان انتخاب نکرده اند و از بد روزگار راهشان به زندان افتاده است. زنانی در پشت اسم قاتل و فاحشه و دزد ولی بس نجیبتر و پاکتر از زنان بسیج و پاسدار ... روزی در این رابطه بیشتر خواهم نوشت.
با این زنان از نزدیک آشنا و با غمشان همدم شدم. سرگذشت های زیادی از آنها دارم که روزی منتشر خواهم کرد. ولی به جرات می توانم بگویم که زندان قصر تحملش برای من از نظر عاطفی بسیار سنگین بود. با دیدن این زنان و رنج هایشان و اعدام هایشان توسط خلخالی جنایتکار.... برایم بسیار سخت بود. اینها آنهایی بودند که من به دفاعشان برخاسته بودم و زندان را در همین مسیر پذیرا شده بودم. برایم سخت بود چون میدانستم خودشان انتخاب نکرده اند و از بد روزگار راهشان به زندان افتاده است. زنانی در پشت اسم قاتل و فاحشه و دزد ولی بس نجیبتر و پاکتر از زنان بسیج و پاسدار ... روزی در این رابطه بیشتر خواهم نوشت.
عاطفه اقبال 19 دسامبر 2011
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر