۱۴۰۱ شهریور ۱۷, پنجشنبه

توطئه مجاهدین بر علیه من در پروسه شکایت محمد رجوی

دادگاهی در نروژ برای رسیدگی به شکایت محمد رجوی از کارفرمای نروژی در دو نوبت تشکیل شد. در دادگاه اول که ژوئیه سال گذشته بود، دادگاه بصورت قاطع نظر به محکومیت کارفرما داد. کارفرما نماينده سابق پارلمان نروژ بنام "لارش ريسه" میباشد که وابستگی سیاسی به مجاهدین دارد. این کارفرما تلاش داشت محمد رجوی را مجبور به امضای اطلاعیه هایی بر علیه منتقدین مجاهدین کند. این خطوط از طریق محمد محدثین از مسئولین بالای مجاهدین و محمد سادات خوانساری ( ادیب ) از مسئولین مجاهدین در نروژ به کارفرما داده میشد. زمانی که محمد زیر بار خطوط تعیین شده نرفت، کارفرما بنا به فرمان مجاهدین به جهت تحت فشار قرار دادن او حقوق ماهانه اش را قطع و وقتی شانتاژ جواب نداد محمد را از شرکت اخراج کرد. من نمیخواهم وارد جزئیات بشوم، محمد رجوی در این رابطه در صفحه اش توضیح داده است.
من از ابتدای کار، توصیه ام به محمد رجوی که از من مشورت خواسته بود، این بود که بدون سیاسی کردن مسئله، در کادر حقوقی از طریق سندیکا بدنبال گرفتن حقش برود. ضمن اینکه از او خواستم ابتدا از طریق عموها و فامیلش که همگی در کشورهای غربی و وصل به مجاهدین هستند، سعی کند مسئله به صورت مسالمت آمیز حل شود، بدون اینکه استقلال فردی اش خدشه دار شود. اما متاسفانه هیچ کدام از افراد خانواده رجوی حاضر نشدند به او کمک کنند. بنابراین تنها راهی که مقابل محمد بود، شکایت از طریق سندیکا برای گرفتن حقوق قانونی اش بود. در این مرحله مجاهدین، پرویز خزائی عضو شورای مجاهدین، محمد محدثین، مسئول کمیسیون سیاسی شورا و تعدادی دیگر را وارد پروسه دادگاه کردند. در واقع این مجاهدین بودند که یک دعوای حقوقی را سیاسی کردند. این یک زورآزمایی سیاسی از طرف مجاهدین بر علیه پسر رهبر و در عین حال در جهت زهر چشم گرفتن از دیگران محسوب میشد.
با توجه به اینکه کارفرما هیچ دلیلی برای اخراج محمد نداشت. مجاهدین بهانه کردند که محمد، جان کارفرما را با ارتباط با کسانی که به وزارت اطلاعات وصل هستند، به خطر انداخته است! برای اثبات این مسئله پای مرا نیز به میان کشیدند. در دادگاه اول، چندین بار کارفرمای نروژی ( که مطلقا مرا نمی شناسد) و محمد محدثین، نام مرا پیش کشیدند. بعنوان مثال کارفرما گفته بود: "محمد رجوی با دختر جوان بیست و چند ساله ای! در پاریس به نام عاطفه اقبال که مامور جمهور اسلامی است در تماس است!" ولی با اینحال من مایل نبودم در دادگاه به عنوان شاهد شرکت کنم. در دادگاه اول محمد پیروز شد و مجاهدین که پذیرش شکست برایشان سخت بود، نتیجه دادگاه را قبول نکرده و دادگاه دوم، فوریه سال جاری تشکیل شد.
در دادگاه دوم، یکی از اصلی ترین اقدامات مجاهدین، آوردن یک شاکی بر علیه من به دادگاهی که هیچ ربطی به من نداشت، بود. از طریق این شاکی یک"سوگند نامه" سراپا دروغ بر علیه من به دادگاه ارائه دادند. این ادعا نامه طوری تنظیم شده بود که بصورت مسخره ای مرا از زمان زندانی شدنم در زندان اوین تا به امروز به عنوان جاسوس رژیم جمهوری اسلامی نشان میداد و اینکه من هرگز در میان مجاهدین نبوده ام! ادعاهایی که بروشنی دست خالی آنها را نشان میداد. برای من تعجب آور نبود که حتی یک سند همراه این "رذالت نامه" ارائه نشده بود. چون میدانستم که هیچ مدرکی علیه تهمت هایی که به من می زنند، هرگز نداشته و ندارند.
وکیل محمد رجوی از من خواست که به این ادعا نامه پاسخ کتبی داده و در دادگاه نیز برای پاسخ علنی شرکت کنم. پاسخ قوی و مستندی که من نوشتم، -به همراه دهها سند از انبوه سند هایی که در دست دارم- وقتی به دست وکیل مجاهدین رسید در برابر آن بقدری جا زدند که تصمیم گرفتند به هر شکل مرا از شهادت در دادگاه و پاسخ گویی علنی به ادعا نامه شان باز دارند.
سند های من شامل:
- کپی مصاحبه های متعدد من در نشریات مجاهدین بعنوان مجاهد خلق مقاوم و شکنجه شده
مصاحبه های متعدد من با رسانه های کشورهای مختلف از جمله انگلیس، فرانسه، نروژ و ...
- انتشار شهادت دادن من تحت عنوان مجاهد خلق شکنجه شده در سازمان ملل به همراه کاظم رجوی در نشریات مجاهدین
- مصاحبه مطبوعاتی من به همراه جمعی دیگر از مجاهدین شکنجه شده، انتشار در نشریه مجاهدین
- عکس هایم با مریم رجوی در مقر اور سوراوآز، عکسهایم با بالاترین مسئولین مجاهدین از جمله مهدی ابریشمچی و دبیران شورا در حین کار مشترک.
- نامه ی افشاگرانه ای در مورد شکنجه های داخل زندان که مجاهدین در سال 61 از من در نشریه شان منتشر کرده بودند تحت عنوان نامه ای که از درون زندان به دستشان رسیده.
- شرکت من در دادگاه محاکمه قاتلان کاظم رجوی در ژنو بعنوان شاهد از طرف مجاهدین و انتشار عکسهایم کنار وکلای مجاهدین در نشریه مجاهد.
- و ...
همانطور که محمد رجوی در صفحه اش توضیح داده، مجاهدین هفت شاهد به دادگاه تجدید نظر معرفی کرده بودند که قرار بود برای مرعوب کردن محمد بصورت حضوری شرکت کنند. از بالاترین مسئولین مجاهدین و شورا مثل محدثین و خزائی تا وابستگان خارجی شان مثل روبرت توريسلي و استروان استيونسون!
من قرار بود روز دوم دادگاه برای پاسخ به اتهامات مجاهدین علیه خودم از طریق ویدئو حضور داشته باشم.
این دادگاه بصورت علنی بود و هر کس می خواست می توانست با ثبت نام قبلی آنرا از طریق لینک تماشا کند. روز اول دادگاه، مجاهدین توطئه ای را برای حذف من از پاسخگویی به اتهاماتشان تدارک دیدند، به این ترتیب که با شروع دادگاه، ناگهان کارفرمای محمد که هرگز مرا ندیده و نمی شناسد، بلند میشود و فریاد میزند که " آی من الان عاطفه اقبال را دیدم که از طریق لینک دارد دادگاه را دنبال میکند و او بعنوان شاهد این حق را ندارد!" بدنبال او وکیلش بلند میشود که " بله عاطفه اقبال دارد دادگاه را غیرقانونی دنبال میکند و باید از شهادت دادن حذف شود." رئیس دادگاه به دنبال این مسئله دادگاه را متوقف و تذکر میدهد که شاهدان حق ندارند دادگاه را دنبال کنند. وکیل محمد از طرف رئیس دادگاه با من تماس میگیرد و من برایش بصورت رسمی می نویسم که من هیچ لینکی برای دنبال کردن دادگاه ندارم و این یک توطئه است. رئیس دادگاه نهایتا اعلام میکند که مجاهدین دادگاه را سیاسی کرده و هفت شاهدی که به دادگاه معرفی کرده اند بی ارتباط به این پرونده حقوقی میباشد، بنابراین پنج شاهد از هفت شاهد مجاهدین از جمله محدثین، خزائی و شاکی مرا که شهادتنامه بر علیه من نوشته بود، حذف میکند. در ادامه وکیل محمد رجوی برای من نوشت که با توجه به حذف شاکی، دیگر پاسخگویی من موضوعیت ندارد. به این ترتیب توطئه مجاهدین به خودشان برمیگردد. و ترسشان از شهادت من در برابر دروغهایشان یکبار برای همیشه ثبت می شود.
برای من ایمیل وکیل خوشحال کننده بود، برای اینکه مایل نبودم در این پروسه که آنرا یک پروسه حقوقی می دانستم، وارد شوم و برایم دردناک بود که اوج رذالت شاکی را در دروغگویی شرم آورش ببینم. این مجاهدین بودند که مرا به میدان دادگاه فرا خواندند و در آن به زمین خوردند. به آنها گفته بودم که در این زمین بازی نکنید برای شما بسیار لیز است. امروز اگر این گزارش را رو به افکار عمومی مینویسم، برای این است که متوجه شدم مجاهدین به هوادارانشان بدروغ، بدون اینکه از ادعا نامه شان علیه من حرفی بزنند، گفته اند، عاطفه به عنوان شاهد علیه مجاهدین در دادگاه محمد رجوی شرکت کرده! از قرار، شاکی کذایی را هم با همین دروغ به نوشتن شهادتنامه دروغ واداشته اند. اما بگذاریم تمام اینها در تاریخ ثبت شود تا مشخص شود چگونه یک گروه سیاسی که در مقطعی، بیشمار جوانان این مملکت در مسیر آزادی به آن دل بسته بودند، تبدیل به جماعتی شده است که کارش توطئه و دروغ بر علیه منتقدین خود میباشد، تا دهان همه را ببندد. اگر رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی با این روشها توانست به جایی برسد. مجاهدین هم خواهند توانست. اما من عمیقا متاسفم از اینک سازمان مجاهدین که روزی برای من و بسیاری دیگر نقطه امیدی برای آزادی و عدالت بود، به اینجا رسیده است!
چند نکته را باید به این نوشته اضافه کنم:

- اعضای خانواده ام با ارسال نامه ای به دادگاه نروژ، اظهار آمادگی کردند که در مورد پروسه زندگی و زندان من و پاسخ به دروغگویی شاکی مجاهدین شهادت دهند.

- براستی چرا مجاهدین ترجیح میدهند یک شاکی با اتهامات دروغ بر علیه من در دادگاهی که ربطی به من ندارد، بصورت یواشکی وارد کنند اما حاضر نیستند بر علیه من با همه ادعاهایشان وارد یک پروسه قانونی در فرانسه شوند؟ به آنها میگویم این گوی و این میدان.

- چرا مجاهدین به هیچوجه در این مدت در مورد دادگاه محمد رجوی و آنچه گذشت، کلمه ای ننوشته اند و قضیه را بیرونی نکرده اند؟ دادگاه امین گل مریمی در آلمان بر علیه مجاهدین که اتفاقا در آنهم شکست خورده اند را با گزارشات دروغ آنتنی میکنند و بر علیه تک تک منتقدین خود اتهامات دروغ می نویسند اما یک کلمه نام محمد رجوی پسر اشرف ربیعی و مسعود رجوی که در مقابل مجاهدین ایستاده و در مقابل آنها در دادگاه پیروز شده است را در رسانه های خود نمی آورند؟ براستی از چه می ترسند؟

- در دادگاه دوم نیز مجاهدین با حکمی سخت تر از دادگاه اول در برابر محمد رجوی به پرداخت بهایی سنگین تر محکوم شدند و سرافکنده دیگر نتوانستند درخواست فرجام کنند و ناچار به حکم دادگاه تن دادند. این شکست باید برای آنها درس عبرتی باشد. همانطور که محمد رجوی در صفحه اش نوشته این پرونده در مجموع نزدیک به نیم میلیون یورو هزینه برای مجاهدین در بر داشته. براستی این پولهای مفت از کجا می آید؟

عاطفه اقبال – 8 سپتامبر 2022

- لباسی را که در عکس بر تن دارم یک کت و دامن به رنگ روشن است که خواهرم عفت در آن روزها برایم با تلاشی شبانه روزی، بسرعت دوخته بود. لباسهای ما در قرارگاه اشرف در عراق غالبا لباسهای ارتشی سبز رنگ بود و لباس عادی زیاد نداشتیم.



Mojtaba Talaian
خیلی عجیب است. دادگاهی که بمنظور بررسی حکم اخراج تشکیل می شود، بایستی آنچه را که کارفرما، هنگام صور حکم اخراج بعنوان دلیل یا دلایل اخراج مطرح کرده، بررسی کند و رای خود را صادر کند. مسلما کارفرما در حکم اخراج آن شخص چیزی از تهدیدهای ادعایی نگفته، پس آن دادگاه نمی بایستی به ادعاهایی که بعدا مطرح شده بودند، پاسخ دهد.

Atefeh Eghbal
بله مجتبی عزیز، بسیار تعجب آور بود که مجاهدین پشت این دادگاه حقوقی رفتند. در حالیکه می توانستند اصلا دخالت نکنند و دعوا بین محمد و کارفرمایش باشد اما چون دعوای اصلی بین مجاهدین و محمد بود بخاطر همین هم خودشان تمام عیار پشت این مسئله رفتند و شدیدا به ضررشان تمام شد. بخصوص اینکه خواستند با یک تیر دو نشان بزنند و پای مرا هم به میان کشیدند.

Masoud Karimi
این گروه فسیل شده حنایش رنگی ندارد و دست و پا می‌زند.

Homa Moradi
زنده باشی و پویا...عاطفه جان، با اینکه روح و جانت پر است از زخمهای عمیق، کهنه و نو...اشکار و پنهان، اما ...انسان.... می مانی!!! می دانم که دعواهای این چنینی رنج های بسیار بدنبال دارد و آسان نیست... مجاهدین پس از استالینیسم ...مدتهاست.که رفتارهای تیپیکال CIA... از خود نشان می دهند. به احتمال قوی مشاور و معلم CIA دارند....
می دانم عفونت در این گروه عمیق است اما ارزو می کنم تحولی رخ دهد....که شاید چرخشی را سبب شود

Atefeh Eghbal
هما جان با تمام وجودم امیدوارم اما آنها مرزهایی را زیر پا گذاشته اند که بازگشت از آن سخت است اما امیدوارم که بخود بیایند.

Homa Moradi
واقعا متاسفم....برای من که یکی از غم انگیز ترین سقوط هاییست که شاهدش بوده ام....دوستان عزیزی داشته ام که برای ارمانش ...جان دادند...😔😔😔

Farhad Ramazani
 خانم مرادی گرامی گفته های شما صحیح است اما در مورد تحول این تشکیلات متاسفانه باید بگم غیر ممکن است تمام نیروهای تاثیر گذار از این تشکیلات یا کنار گذاشته شدند و یا کنار کشیدند و بیش از چهل سال است نیروی جدید وارد این تشکیلات نشده و یا اگر هم شده باشد در حد سرباز صفر باقی ماندند و بمرور پیر شده قدرت تاثیرگذاری برای تحول ندارند و همزمان این تشکیلات با فاصله گیری از جامعه ایرانی بیشتر تبدیل به یک فرقه ایزوله شده درآمده اما با توجه به امکانات مالی شبه مافیایی که دارند هنوز می توانند دست به اقدامات علیه فردی بزنند همانطور که خانم اقبال درگیرش هستند

Homa Moradi
خیلی متاسفم....اسم سازمانی را غصب کرده اند....که خطرناک است! در ایران بسیاری از خانواده هایی که فرزندانشان ...به خاطر این نام ....و روش و مرامش ...جان فشانی کرده اند از این تحول وحشتناک و سقوط غم انگیز اطلاع ندارند....این مسیله برای اینده بسیییییار خطرناک است انها به این نام بخاطر عزیزانشان سمپاتی دارند. مثل نام فدایی که موجود نفرت انگیزی مثل فرخ نگهدار هنوز این نام را روی خود دارد
شاید اگر.....میشد این نام ها را ( هم سازمان مجاهدین و هم سازمان فداییان خلق) به نوعی جای دیگری احیا کرد....که اقلا مردم کنجکاو شده و اطلاعات کسب کنند که چه اتفاقی افتاده است ....برای آینده امان خوب می بود

Farhad Ramazani
 اینکه عده ایی رابطه خونی با این تشکیلات ها دارند کاملا درسته بخاطر از دست دادن عزیزانشان اما باید به یاد داشته باشیم تشکیل دهندگان این دو جریان در آن مقطع زمانی انسانهای آرمانگرایی بودند امروزه از آن نیروها خبری نیست لذا تشکیلاتی با آن مشخصات که بخواهد جایگزین اینها شود غیر ممکن است احتمالا اگر در سالهای آینده تحولی در ایران رخ ندهد اینها خود به خود از بین می روند

Homa Moradi
 نمی دونم....هر چیزی که برای ما ضرر داشته باشه...
.CIA و Pentagon...
ازش حمایت می کنند...که زهر ش رو بریزه که بتونند ما رو بیشتر بچاپند....مثل همه جای دنیا!

Mohammad Reza Eskandari
عاطفه جان من وکیل گرفتم تا بر علیه ایران افشاگر مجاهدین که همانند کیهان شریعتمداری فقط لحن پراکنی می کند در کانادا شکایت کنم
وگیلم هر کاری کرد نتوانست شخصیت حقی ‌حقوقی پشت این لجن پراکنی مجاهدین در بیاورد
در نهایت وی به من گفت اگر بخواهم ادامه دهم که فقط مسول آن را پیدا کنیم از نظر حقوقی حداقل دوهزار دلار نیاز دارد چون طبق قانون شرکتی که سرور لجن پراکنی مجاهدین در آن است بصورت ساده بدون پروسه دادگاهی نام صاحب سرور را نمی دهد
مجاهدین خوب می دانند در مقابل جداشدگانی که با جان و دل مبارزه کرده ‌‌می کنند بازنده اصلی در یک دادگاه اروپایی هستند
ای کاش این شهامت آنها داشته باشند که به خاطر خودشان هم شده مرا به دادگاه ببرند و یا بصورت رسمی به من بگویند صاحب ایران افشاگر کیست که به نام ان ثبت شده تا من و او‌در دادگاه کانادا که سرور ثبت شده هم دیگر را ببینیم

Atefeh Eghbal
خوب اساسا مجاهدین به همین خاطر است که این موارد را در سایت اصلی خود یعنی سایت مجاهدین نمی نویسند تا مسئولیت قانونی آنرا به عهده نگیرند. سرور سایت هایی مثل همبستگی و افشاگر و بقیه را هم به نفرات بی نام و نشان در کشورهای دیگر وصل کرده اند که امکان پیگیری آن نباشد. مشخص است که خودشان میدانند که اتهاماتشان ارزش حقوقی ندارد.

Efat Eghbal
صراحت ، صداقت ، انسانیت ، شرافت
بهمراه قلم روانت را درود
دوستت دارم عاطفه جانم
خواهر همیشه عزیزم
تندرست و شاد و موفق باشی

Mostafa Pourahmad
سلام عاطفه عزیز
کاملا با حرفات موافقم
حرفایی داشتم و‌گفتم به احترام ات و مطلب کاملا منطقی ات سکوت کنم
درود برتو و موضع گیری خوب و تمام عیارت
به امید پیروزی های بیشتر در عرصه سیاسی

Mallek Mortezay Mallek
عاطفه عزیز هر آنچه باید گفته میشد را گفتی، واقعا چقدر میسوزم از اینکه ما در سازمان بدنبال چه بودیم و چه رنجها بردیم حالا چی از آب در آمده واقعا متاسفم البته رهبری مجاهدین و سازمان پاسخ اتودینامیک خودش را از جامعه ایران با پشت کردن مردم به این سازمان گرفته است حداقل من در سوئد بخصوص در یتوبوری شاهد هستم در شهری که نزدیک به 20هزار جمعیت ایرانی دارد 20نفر را نمیتوانند جمع کنند واین نتیجه همین عملکردهای کثیف و مزورانه است.جامعه روشنفکری ایران بیدار است و دیگر فریب هیچ جانوری را نمیخورد چه از جنس خمینی و خامنه ای جنایتکار باشند چه از جنس رهبر عقیدتی!!!

Nazila Tobaei
سپاس از روشنگری شما

علی مقصودی
عاطفه جان تا اینجا که میدانم و میدانی غیر از خود مجاهدین ومزدورانشان مثل خزایی لشگری از نفرات همیشگی خودشان را هم راهی محل دادگاه کرده بودند تا طبق معمول با شهادتها ی دروغ وبا کمک وکلای دست اولشان شعار ما بردیم را سر بدهند که خوشبختانه این دفعه را نبردند وسوختندولی لازم بود نامی از مزدوران دیگر هم میبر دید تا سیه رو شوند همه آنهایی که با پول و مقام مزدوری مجاهدین ورژیم را میکنند ؛ عاطفه جان مبارکت باد

Masoud MeymanatJavid
فکر می کردم گذاشتن این همه نوجوون در ایران برای جنگیدن با دست خالی با پاسدار ها و خود ماه عسل رفتن به‌پاریس بزرگترین خطای رجوی بود، اما متاسفانه دیدم تبدیل یک سازمان مردمی به فرقه بسیجیان خود از آن هم رذیلانه تر ست.

Schahin Sharifian
یکی اینکه به ترکی میگویند. یالانچی‌نین أؤزی قره اولسون که شدند. دوم اینکه عجب مافیایی شدند اینها!

Massi Shrfti
چقدر ترسناک و تاسف‌آور ست!

Atefeh Eghbal
مصی جان من واقعا برایم تاسف آور است. راست میگوئید ترسناک هم شده اند چون شیوه هایشان همان شیوه های جمهوری اسلامی است اما چون دستشان بسته است و نمیتوانند ترور فیزیکی کنند سعی میکنند ترور شخصیتی کنند.

Massi Shrfti
همينطور است عاطفه جان، من جديدا صفحه يكي از طرفداران شوراي مقاومت!!! را دنبال مي كنم( البته ايشان مجاهد نيست خودش را چپ مي داند) در مقابل كوچكترين انتقاد ايشان حمله مي كند و فحاشي
من اصلا رفتارش را درك نمي كنم. با اين فحش ها و تهمت و افتراها به كجا مي خواهند برسند؟
براي من واقعا ترسناك هستند.😞😞

Ahmad Rashidi
خوشبختانه بعد از دادگاه نوری و محمد رجوی اگر کسی در ارتباط با این فرقه و شیوه‌های ضد دمکراتیک و غیر انسانی آنها در ارتباط با مخالفین خود هنوز شک و شبهه ای داشتند از بین رفت جز عده‌ای معدود که مزدبگیران مستقیم و عیر مستقیم می‌باشند.این برخوردها به مراتب بیشتر و در سطحی بسیار بالاتر در طی دادگاه نوری در استکهلم بر علیه تمامی کسانی که در صف آنها نبودند صورت گرفت. ولی بودند کسانی که هویت خود را از دست دادند و از ترس در صف این دشمنان مردم قرار گرفتند.

Atefeh Eghbal
جماعت رجوی بسیار قبلتر از دادگاه نوری و محمد رجوی بی اعتبار شده و شیوه های ضد دمکراتیک و دیکتاتور مآبانه اش افشا شده بود. شک و شبهه ای برای کسی در کار نبوده و نیست، اگر کسی از این جماعت حمایت می کند حتما منفعتی دارد. از سال 2010 تا سال 2013 من سه سال مستمرا در رابطه با نگه داشتن زیر تیغ اعضای مجاهدین در عراق نوشتم و هشدار دادم و گفتم آنها را باید از عراق خارج کرد وگرنه کشته میشوند. مجاهدین با بسیج دسته جمعی نیروهایشان سعی کردند صدای مرا خاموش کنند ولی موفق نشدند. این صدا در سال 2013 تبدیل به کمپین انتقال ساکنان لیبرتی شد که اکثر اعضای آن خانواده ها بودند. تلاش خستگی ناپذیر اعضای این کمپین در طی سه سال فعالیت فشرده، در حالیکه همواره زیر فشار و تهمت های مجاهدین بودند، در جهت نجات جان ساکنان اشرف و لیبرتی، باعث شد ماهیت مجاهدین برای هر کس که آنها را نمیشناخت آشکار شود. مجاهدین در مقابله آشکار با این کمپین نشان دادند که خواستار نجات جان اعضایشان نیستند و از آنها به مثابه گوشت دم توپ استفاده میکنند. بعد از انتقال به آلبانی و با جدا شدن بیشماری از اعضای مجاهدین مشخص شد که چرا مجاهدین حتی به قیمت جان اعضایشان خواستار ماندن در عراق بودند.

Kazim Karami
مجاهدین با اینکار هم ماهیت ضددمکراتیکی خود را به نمایش میگذارند و هم موجب کاهش محبوبیت خودشان میگردد ! اعتراض ، انتقاد و استعفا از نخستین اصول تشکیلاتست اما متاسفانه این اصلها شامل فرقه یا سکت نمیشود !

Atefeh Eghbal
کاظم عزیز مجاهدین دیگر محبوبیتی ندارند که کاهش بیابد. ماهیت ضد دمکراتیک آنها سالهاست آشکار شده است.

Jahangir Alizadeh
سازمان رضایی ها دهه هاست با استحاله دردناک به یک فرقه ترسناک ، به بزرگ‌ترین مانع و چالش در مسیر تغییرات و دموکراتیزاسیون کشور تبدیل شده است !

Atefeh Eghbal
بخاطر اینکه متاسفانه دیگر سازمان رضا، احمد و مهدی رضایی و حنیف نژادها نیست. همانطور که خودشان میگویند جماعت رجوی شده اند. از برادران رضایی هم آنهایی مانده اند که نان به منفعت روز می خورند.

Hamid Danaei
 بی شرفها همیشه بخاطر یک لقمه نانی که به ما میدادند کلی منت سر ما میگذاشتند و در هر نشست ساعتها از این حرف میزدند فارغ از این سوال بر حق مگر این پولها فقط متعلق به این زوج شیطانی است نه اینکه بقول خودشان هر چه داریم ثمره خون شهیدان و چهل جان جان کندن زنده ها ای تفو بر اینها که هیچ مرزی را در رذالت باقی نگذاشتند

Atefeh Eghbal
از مرزهایی عبور کردند که من دلم میخواست باور نکنم. ولی واقعیت دارد.

Nas Nsz
تف تو ذات شون ذات بد نیکو نگردد…. در پناه خدا باشید!

Atefeh Eghbal
 ذاتشان بد نیست نسترن عزیز، در مرور زمان به اینجا رسیدند. استراتژی و عملکرد غلط در آلبانی زمینگیرشان کرده و بجای مبارزه با رژیم با ما می جنگند!

Nas Nsz
نه از اول قبل رفتن ب عراق و از همان ابتدای ورودشون ب عراق ذات شون را نشون دادن اما اگر حکومت اینقد تند برخورد نمیکرد همون موقع خیلی هاشون میتونستن ریزش کنن اما مخ را شستشو دادن و جوونای ما چه جانشون و هم آینده زندگی خودشون و بچه هایی ک بدنبال داشتن را از دست دادن فقط خانواده ها موندن با کلی حسرت با کلی 😰 بیزارم ازشون خاین ب کشور واقعی خودشون برای ثابت کردن خودشون چه الان چه انوقت هر کاری میکنن مکه در عراق ک بودن ب دشمن کشورشون دست ب یکی نکردن برای توجیه ش میگن جنگ تحمیلی بود خو بود ولی باید بازم ب کشورت حمله کنی فقط برای قدرت. بیزارم ازشون با احترام برای شما ت.

Mostafa Pourahmad
عاطفه عزیز
درود برتو که مدتهاست مجاهدین را با دلایل و ادله مختلف ، آنهارا افشا و تمام فحاشی ها و تهمت های ناروا برعلیه ات را خنثی نموده ای

Atefeh Eghbal
ممنون مصطفی عزیز، باور کنید که من اساسا آنقدر کار دارم که اصلا مایل نبودم وارد این درگیری ها بشوم اما آنها گویا ول کن نیستند و هر بار توطئه ای میکنند. توطئه ای که بر سر خودشان خراب میشود اما آزموده را باز می آزمایند.

Mostafa Pourahmad
 میدانم عاطفه عزیز این سازمان دایما در حال فحاشی ان
آخه یک سازمان که ادعای سرنگونی رژیم را داره یعنی باید ۲۴ ساعته کارش این باشه که به همه تهمت بزنه و فحاشی کنه ؟

Mostafa Pourahmad
عاطفه عزیز
درود برتو که با افشاگری هایت که همه آنها همیشه مستند و‌واقعی ‌بدون کینه و‌دشمنی بوده ، مجاهدین و‌عواملش را که حتی راست را دروغ ودروغ را راست معرفی می کنند ، پوزه شان را به خاک مالیدید‌
حیف اون جماعتی که در اشرف ۳ گرفتار وتمام دنیا را از دریچه تنگ نظرانه این رهبری سازمان می بینند

Reza Yavarian
هیچ کس این سازمان و گروه بدتر از جمهوری اسلامی را قبول ندارد و هیچ ارزشی ندارند واقعا ‌درود به شما خانم اقبال .

Atefeh Eghbal
از نظر من هیچ کس و هیچ گروهی بدتر از جمهوری اسلامی نیست. سازمان مجاهدین اما همانطور که بارها گفته ام در مبارزه شان با جمهوری اسلامی شبیه آنان شده اند. و دقیقا در یک جاده موازی حرکت میکنند. با یک ایدئولوژی مشترک که زمانی سعی میکردند بوی انقلابی بدهد اما امروز بیش از بیش شبیه همان ایدئولوژی آخوندها شده است.

میم باران
این ایدئولوژی که به همان مذهب آخوندی آلوده است , به غیر از خیانت و فساد و دروغ چیزی در چنته ندارد و این هم زمانیست که در قدرت نیست , و وقتی به قدرت میرسد , میشود حکومت فعلی آخوندهای جنایتکار و سپاه و بسیج ولی زیر نامهای دیگر , مانند ارتش مجاهد و ارتش میلیشیا و ارتش مثلا آزادی و دهها دسته فساد دیگر , که دمار از روزگار مردم در میاورند , قتل و غارت و کشتار و نابودی کشور و مردم .
اینها وقتی به همرزمان و به قولی به خواهران و خانواده خود اینچنین میکنند ! فردا با مردم چه خواهند کرد ؟



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر