۱۳۷۴ مرداد ۱۰, سه‌شنبه

رویاهای شبانه ی من

 برای او که در نبودنش رویاهایم هنوز به خون آغشته است. برای او که چون گلی تازه شکفته پرپرش کردند. برای همسرم " محمود" 

شب بی نور من بسر نمی آید

ستاره ها کجائید؟


در رویاهای شبانه ام

چشمان منتظری

نگران من است!

 

رویاهایم مثل شبهایم

بی انتهاست

قلبم را در خاطراتم بخاک سپرده ام

و جوانیم را

 

خورشید برایم طلوع نمی کند

خوابهایم هنوز بخون آغشته است

و به صدا

 

صدای قدم ها و گلوله ها...آه

کسی بخون می طپد

کسی که بهترین حدیث زندگی من است

 

در خون و درد

رویاهایم می شکند، برمی خیزم

فریاد میزنم:

کجاست خدای عدالت و عشق؟

 

و می گریم...می گریم... می گریم

در سوگ او

او که با تمام زیبایی ها،

رویش ها،

و طلوع های زندگیم

غروب کرد

 

عاطفه اقبال - سروده شده در 1 اوت 95 

#محمود_محبوبی #عاطفه_اقبال

لینک و نظرها در فیسبوک

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر