۱۴۰۰ آذر ۲۸, یکشنبه

زهرا خانم این گوی و این میدان

زهرا سادات لاجوردی نماینده مجلس شورای اسلامی در جلسه ای در دانشگاه ملی، خواهان این شد که پرونده ترور پدرش معروف به جلاد اوین و قاتل سلیمانی در دادگاه بین المللی لاهه تحت بررسی قرار گیرد. او همچنین در مورد کشتار سال 67 با وقاحت تمام مدعی شد که جای شهید و جلاد عوض شده! یعنی لاجوری "شهید" و آنها که بر دار شده اند " قاتل" بوده اند! اما نکته جالب اینجا است که با وجود همه ی انکارهایی که در راس مسئولین جمهوری اسلامی در رابطه با نقش خمینی در این کشتار صورت گرفت. دختر جلاد اوین به آن صحه گذاشته و لو داده که " امام خمینی(ره) دستور داد تا به زندان‌ها بروند و منافقینی که اظهار ندامت نمی‌کنند و در صورت آزادی به کارهای خود ادامه می‌دهند را بر اساس فقه اسلامی مجازات کنند."
گاهی من از اینهمه پرده دری و شناعت و بلاهت این جماعت می مانم، چه بگویم. با پررویی تمام طلبکار دادخواهی از ما که همگی هنوز زخم های چند دهه را بر جسم و روانمان داریم، می شوند. آنچه که بر ما در راهروها و سلولهای اوین و قزلحصار و گوهر دشت و دیگر زندانهای سراسر کشور گذشت هنوز بصورت کامل بیان نشده است. برای اینکه آنها که می توانند پرده از اینهمه جنایت را بردارند امروز در خاوران و گورستانهای بی نام و نشان و قبرهای پراکنده دفن شده اند. آنها که زیر شکنجه مثله شدند هرگز نخواهند توانست از آنچه بر آنها رفت سخن بگویند. آنچه اینروزها شما در دادگاه نوری می شنوید حتی ذره ای از آنچه بر آنها رفته است، نیست. اما همین هم این جلادان را پریشان کرده است. جنایات این جماعت فقط به زندانها، شکنجه ها و اعدامها ختم نمیشود. با هر دستگیری. با هر اعدام. خانواده ای ویران شدند. هر اعدامی را باید چندین و چندین بار در خود ضرب کرد تا ابعاد این جنایات مشخص شود. کودکانی که در زندان بدنیا آمدند. کودکانی که در شکم مادرانشان به گلوله بسته شدند. کودکانی که در زندان شاهد شکنجه مادر و پدر خود بودند و تا آخر عمر آثار روانی آنرا با خود حمل میکنند. نه! هیچ گاه هیچ کس نمی تواند از تمام آنچه که در این بیش از چهل سال گذشته سخن بگوید. بیان کردنی نیست. براستی چه کسی می تواند درد و رنج آن پسر جوانی که در اوین گلوله به بیضه اش زده و رهایش کرده بودند تا با دردی وحشتناک تمام کند. را تصویر کند؟ هیچ کس! حتی اگر خودش هم زنده می ماند، نمی توانست. چه کسی می تواند درد مادری که طفلش را با خود در شکمش به سمت میدان تیر می برند را بازگو کند؟ اینها بازگو کردنی نیستند. چه کسی می تواند فریادهای مادر و پدری که خبر مرگ فرزندشان را دریافت میکنند و بلافاصله سکته می کنند را بنویسد؟ تعداد بیشماری از این پدر و مادرها در دهه شصت اینگونه تمام کردند. حالا این دختر جلاد از ما طلبکار خون پدرش شده است. این زهرا خانم خوب زیر دست پدرش آموزش دیده. سال گذشته نیز در مجلس از کودک همسری دفاع میکرد. احتمالا قبل از اینکه نماینده مجلس شود، شغل شریف زندانبانی و شکنجه گری زندان از طرف بابا جان را به عهده داشته است.
من روزی که خبر کشته شدن لاجوردی را شنیدم بعد از مدتها از ته دل خندیدم. امروز به زهرا خانم لاجوردی می گویم: این گوی و این میدان. بفرمائید حتما پرونده پدر جان را در دادگاه های بین المللی پیگیری کنید. بفرمائید پرونده قاتل سلیمانی را به دادگاه لاهه ببرید. در رابطه با صیاد شیرازی نیز جمهوری اسلامی از این بی احتیاطی ها کرد و تهدید به کشاندن پرونده به دادگاه بین المللی نمود. و بعد یواشکی عقب کشید. همان زمان هم نوشته بودم که ما با اشتیاق تمام خواهان مطرح شدن پرونده تمام این قاتلان در دادگاه های بین المللی هستیم تا صفی بینهایت در مقابل دادگاه از بازماندگان آن جنایت ها تشکیل شود. خواهش میکنم بفرمائید حتما این شکایت را زودتر به دادگاه لاهه ببرید. ما بی صبرانه منتظریم. با شکایت یا بدون شکایت، تک تک شماها باید در مقابل دادگاه های مردمی محاکمه شوید. هنوز ابعاد این جنایت افسارگسیخته که در طی بیش از چهل سال در حاکمیت جمهوری اسلامی در ایران اتفاق افتاد، از پرده برون نیفتاده است. برای همین از چنین دادگاه هایی من به شخصه بغایت استقبال میکنم. میماند که شما جلادان جرات کنید و مانند پرونده صیاد شیرازی یواشکی جا خالی نکنید. این گوی و این میدان!
عاطفه اقبال – 19 دسامبر 2021
منبع خبرگزاری فارس، دختر لاجوری : "شبهاتی با عنوان جابه‌جا شدن جای شهید و جلاد مربوط به اعدام‌های سال ۶۷ مطرح شده است، به نحوی که در عملیات فروغ جاویدان منافقینی که در ظاهرا توبه تاکتیکی کرده بودند، با ورود لشکر مجاهدین خلق به مرزهای غرب کشور اقدام به شورش کردند، که با وجود عملیات مرصاد و شکست منافقین، امام خمینی(ره) دستور داد تا به زندان‌ها بروند و منافقینی که اظهار ندامت نمی‌کنند و در صورت آزادی به کارهای خود ادامه می‌دهند را بر اساس فقه اسلامی مجازات کنند... طبق قوانین سازمان حقوق بشر، اقدامات تروریستی با تشکیل پرونده در دادگاه‌ لاهه و کیفری بین الملل قابل پیگیری است، بنابراین باید پرونده نفوذی‌های انفجار 8 شهریور دفتر ریاست جمهوری و جنایت دفتر حزب اسلامی، همچنین عاملان ترور شهید سلیمانی و شهدای هسته‌ای در مجامع عمومی جهان مطرح شود، که قوه قضائیه و وزارت امورخارجه قول‌هایی در این راستا داده‌اند.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر