۱۳۹۸ شهریور ۲۸, پنجشنبه

براستی حق با کدام بود؟


چندی پیش در محله شاهد درگیری دو پسر بچه که از مدرسه باز میگشتند، بودم. یکی از آنها ضعیف پیکر و دیگری قوی هیکل و گردن کلفت می نمود. هر دو کیف هایشان را روی زمین پرتاب کرده بودند. پسر قوی هیکل یقه آن یکی را گرفته و کنار درخت نگه داشته بود. آن که ضعیف هیکل بود چنان اشک میریخت که هر کس نگاه میکرد بر مظلومیتش گواهی میداد. محله پر از بچه ها و مادر و پدرهایی بود که با فرزندانشان از مدرسه به خانه می رفتند. جالب این بود که کسی دخالت نمی کرد و غالبا بی تفاوت میگذشتند. من که در این مواقع معمولا نمی توانم بی تفاوت بمانم. جلو رفتم و یقه پسرک ضعیف را از دست آن یکی بیرون آوردم و کمی با تشر به او گفتم چرا اینو می زنی؟ در این زمان یک مادر دیگر هم وارد قضیه شد. پسرک ضعیف تر همچنان اشک میریخت و ترحم برمی انگیخت. ناگهان آن پسرک قوی هیکل شروع کرد به هق هق کردن که شما نمی دانید او در کلاس به من چه چیزهایی می گوید. همه اش زخم زبان می زند و مرا مسخره میکند. به آن یکی نگاه کردم گفتم تو اینکار را کردی؟ مانند کسی که کار اشتباهی انجام داده مرا نگاه کرد و با آستین اشک هایش را پاک کرد و چیزی نگفت. هر دو کیف هایشان را برداشتند و گویا با هم صفر صفر کرده باشند، از دو راه جداگانه رفتند.

اما من به این فکر میکردم آنکه قدرت جسمانی ندارد و به ظاهر ضعیف می نماید با زخم زبان چنان دیگری را چزانده که بچه هق هق میزد. و آن یکی که قدرت جسمانی دارد با ضرب شصت حسابی به خدمت او رسیده . یک به یک در!
هنوز از خودم می پرسم بواقع کدام دردناکتر است. آن کتک جسمانی؟ یا آن کتک زبانی؟

عاطفه اقبال - 19 سپتامبر 2019
Tableau garçonne Gags 1885 Karl Witkowski







هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر