۱۳۹۷ اردیبهشت ۲, یکشنبه

عاطفه در لباس کردی در کردستان




چندی پیش دوستی این عکس را برایم فرستاد و نوشت : " عاطفه عکست را در یکی از سایت های کردی پیدا کردم. متعلق به آنزمانی است که در کردستان بودی" . با شوق و تردید عکس را باز کردم. خودم بودم. بعد از بیرون آمدنم از زندان اوین و در خروج مخفی ام از ایران زمان کوتاهی در کردستان بودم. با مردم مهربان و مهمان نواز آنجا هم سفره شدم. لباس هایشان را پوشیدم و در میانشان در آن شرایط سخت که جانم در خطر بود، پنهان شدم. زخم هایم را مرهم نهادند و خنده بر لبهایم نشاندند. برای خروج از کردستان، برای عادیسازی یک لباس بلند و رنگارنگ کردی به تنم کردند با لچکی زیبا بر دور سرم تا به همراه یک زن کرد باردار و همسرش از مرز ترکیه رد شوم. اما هر چه فکر میکنم یادم نمی آید که این عکس را کجا گرفته ام. سعی کردم با ادمین های سایت کردی که این عکس را گذاشته بودند تماس بگیرم و منبع را پیدا کنم ولی هیچ کس نمیدانست. به هر حال این چهره و لبخند متعلق به من است مگر اینکه دختر جوان دیگری با چهره و لبخند آنروزهای من در کردستان وجود داشته باشد که حتما خواهر دوقلو ولی کوچکم محسوب خواهد شد.

این عکس را بسیار دوست دارم. دلم میخواست، عکسی با آن لباس بلند و رنگارنگ کردی نیز در دست داشتم.

عاطفه اقبال ۲ اردبهشت ۹۷ برابر با ۲۲ آوریل ۲۰۱۸


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر