۱۳۹۹ خرداد ۱۰, شنبه

دشتی از شقایق


مقابل پنجره اطاقکم دشتی از شقایق روئیده است. گرمای هوا، تابستانی داغ را نوید میدهد. هر بار که پشت پنجره می ایستم و به این شقایق های سرخ می نگرم. خیالم پر میکشد به تابستان های دهه ی شصت. گویی آن شقایق های جوان را می بینم که بعد از قیام ۵۷ با هزار آرزو، در سراسر ایران روئیدند. قد کشیدند. پر از شور و امید به آفتاب خندیدند. در اوج زندگی " نه " بزرگ خود به ارتجاع و استبداد را فریاد زدند و به خون نشستند. چقدر عمرشان کوتاه بود. و چه پربار زندگی کردند. شقایق ها آی شقایق ها یادتان آتشم میزند.
عاطفه اقبال - ۱۰ خرداد ۹۹

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر